. |
تعزیه بادرود درباره وبلاگ پروفایل مدير وبلاگ مطالب اخير
ورود کاربران مطالب تصادفی
آرشيو وبلاگ
نويسندگان خبرنامه مطالب مرتبط
عضویت سریع جستجو گفتگو با هاشم فیاض پیر تعزیه خوانی و دائرة المعارف سنتی و اصیل تعزیه در جاده قدیم کرج وارد خانهاش میشوم،من و یک عکس،زنش در اتاقی ما را نگاه میدارد و ناگهان هاشم فیاض که سپر و شمشیر در دست میگرفت،کلاه خود سرخ به سرمیگذاشت،با یک زیرپوش و پیژامه،عصایی در دست آرامآرام میآید،خیلی جدی،دست و پایم را گم میکنم،میخواهم شوخی کنم و از تأخیرمان معذرتخواهی، احساس میکنم نمیشود.خانمش میگوید پیراهنتان را بپوشید زشت است.فیاض میگوید من همینجورم اصلا هم زشت نیست بعد رو به ما میکند و میگوید؛برویم حسینیه. کنار پلههای ورودی خانه در اتاقی را باز میکند،وارد میشویم،قالیچهای وسط اتاق پهن است. نیمکتی در گوشهای و دورتادور اتاق اسباب تعزیه،همه چیز به تعداد،آنقدر زیاد که به خاطر نمیماند.اول با اشاره دست ما را متوجه عکس خودش با "پیتربروک"میکند،بعد عکسهایی از 5 سالگی تا 75 سالگیاش که در قاب عکسی آویزان است را به ما نشان میدهد.از چیزهایی که دارد میگوید.با آرامی ما را به طرف چیزی میبرد و میگوید میخواهم به تو نشان دهم،سر بریده حضرت امام حسین(ع)که در دستمال سبزی پیچیده شده است را میبوسد، دستمال را بیرون میآورد و باز میبوسد.از سازنده و اعجاز این سر برایمان میگوید.صندوقچه بزرگ پر از نسخهای را که بعضا با خط خودش نوشته شده را به ما نشان میدهد و در مورد هنر خوشنویسی در نسخههای تعزیه میگوید.به لباسهای قدیمی که حجم زیادی از اتاق را اشغال کردهاند اشاره میکند و سرهای بریده و ماسکهای مختلفی را که برای مجالس متفاوت است به ما نشان میدهد.در گوشهای مینشیند روی صندلی،کنارش مینشینم،به راحتی نمیتواند حرف بزند ولی با این حال حدود 2 ساعت و شاید بیشتر بدون وقفه،حرف میزند.به همه سئوالاتم جواب میدهد.از خاطراتش میگوید،بدون رودربایستی و تعارف نظراتش را در خصوص همه چیز و همه کس بیان میکند. چهار آلبوم بزرگ که پر از عکسهای تازیخی تعزیه است را برمیداریم،روی زمین پیش رویش مینشینیم،ما ورق میزنیم و او با نوک عصایش به عکسها اشاره میکند و از تاریخ،مجلس و تعزیهخوان داخل عکس نام میبرد. عکسها کنجکاوی آدم را تحریک میکند،دیدن مکانهایی خاکی، دیوارهایی خشتی و عکسهای یادگار گروههای تعزیهخوان با شکل و شمایل چندین دهه پیش.در تمام عکسها فیاض از کودکی تا امروز دیده میشود.در این چهار آلبوم میتوان تعزیهخوانانی را دید که یا از دنیا رفتهاند و یا هستند.شک ندارم که فیاض یک دائرة المعارف سنتی و اصیل برای تعزیه است. حرفهایش برایم جذاب و سودمند بود،آنچه که پرسیدم و آنچه که پاسخ داد را درپی میخوانید: اولین بارکه تعزیه خواندید را به خاطر دارید؟در چند سالگی و چطور بود؟ فیاض:من بچه جلیلآباد هستم، پارک شهر،من بچه ناف تهرانم. اولین باری که تعزیه خواندم 5-6 سالگی بود یعنی سال 1289 که میرفتم تکیه دولت.این چیزها را به خوبی یادم هست... شما از چه طریقی با تعزیه آشنا شدید؟پدر شما تعزیهخوان بود؟ فیاض:نه پدرم تعزیهخوان نبود. مادرم بچه نمیآورد،از امام حسین بچه خواست و من را نذر امام حسین کرد.الان هم ما یک خواهریم و دو برادر.اولاد کم بود و مادرم من را نذر امام حسین کرد،قدیم مردم در تکیهها اولادهای خودشان را نذر میکردند و بچههایشان را میگذاشتند در تعزیه،من عشق امام حسین به سرم زد،علاقهمند شدم و در تعزیه ماندم،ما عشق امام حسین داریم. شما را بیشتر به عنوان معین البکاء میشناسند،چه شد که به طرف معین البکایی رفتید؟ فیاض:من اول سکینه میخواندم، بعد علی اکبر و بعد از آن مخالف خوان شدم.بعد آرامآرام بزرگانمان یکییکی رفتند و من (به تصویر صفحه مراجعه شود) ماندم.در ایران تعزیهخوانی نداریم که 85 سال از عمرش بگذرد و تعزیه را ادامه داده باشد.وقتی آن آدمها رفتند.خیلی از نسخهها هم از بین رفت.ما حدود 1200 مجلس تعزیه داریم،که من فقط 300 مجلس را دارم،باقی همه از بین رفتند. آنوقتها تعزیهخوانی اینجوری نبود.تعزیه یک هنری بومی و مذهبی است که با خون مردم پرورش پیدا کرده است.اگر تعزیه نبود موسیقی ایرانی هم از بین رفته بود. میتوانید چند نفر از معین البکاءهایی که قبل از شمابودند را نام ببرید؟ فیاض:عکسهای آنها را که در تکیه دولت میخواندند دارم. سهراب خان،یلیل،حاجی باریکلا، میر عزا،میر غم،میر ماتم،همه رفتند. نسخههای ما هم از"میر عزا"است که مال دوره ناصر الدین شاه بود. میر غم پسرش مال دوره ما بود،من هشت سال شاگردش بودم.همه تعزیهخوان بود و هم تعزیهگردان. معین الیکاء به کسی میگویند که همه اینها را بلد باشد،میر غم موسیقی بلد بود. از معین البکاء بیشتر بگوئید؟ فیاض:معین البکاء در تعزیه یعنی همه چیز،معین البکاء باید ایمان کاملی داشته باشد.آن زمانها معین البکاء هرچه از امام حسین میخواست برایش درست میکرد،ما مثل آنها نیستیم.آنوقت میتوانیم بگوئیم تعزیه گردانیم؟میگویند آنوقتها تعزیه علی اصغر را که امام خاکش کرده بود بیرون آوردند و سرش را میبریدند.وقتی مخالفخوان بچه را برمیدارد ناگهان خنجر را به شکم بچه میزند، تعزیه به هم میخورد.معین البکاء میگوید بنشیند،تعزیه امام حسین را به هم نزنید،هیچ طوری نمیشود. بچه را برمیدارند میبینند یک خط سفید افتاده روی شکمش و صحیح و سالم است.معین البکاء مائیم؟خاک بر سرما... در قدیم برخورد مردم با تعزیهخوان چگونه بود؟ فیاض:مردم دست تعزیهخوانها را ماچ میکردند.احمد شاه خودش سکینه میخواند.مظفر الدین شاه در تکیه مشغول تماشای تعزیه بود "حاجی باریکلا"حضرت عباس را میخوانده است.مظفر الدین شاه میآید دست حاجی باریکلا را ببوسد،او دستش را میکشد،احمد شاه میگوید دستت را نکش بگذار ببوسد.نمیدانم چه بگویم،تعزیه چیز دیگری بود،تعزیه یک هنر بومی ایرانی است که همه چیز در آن پیدا میشود.یعنی یک سفره است که همه جور خوراکی در آن پیدا میشود.هر کس هر چیز دلش میخواهد سر این سفره هست.موسیقی،گریه،خنده، ما در عروسیها تعزیه خندهآور میخواندیم. اکثر مردم گمان میکنند تعزیه فقط شرح مصیبتها است و برای گریه کردن... فیاض:نه اینطوری نیست ما تعزیه عروسی قریش داریم که همهاش خنده است،حتی دایره هم میزنند، تعزیه مختار هم همینطور است. چرا کمتر از این مجالس خوانده میشود؟ فیاض:چون باید به مناسبت باشد به روزش بخورد تا بخوانند.مثل تولد حضرت علی(ع)و...امام جعفر صادق فرموده است:شیعههای ما افرادی هستند که در عزا گریه دارند و در میلاد خنده،شیعیان را از اینجا بشناسید. شما حدود 80-70 سال است که تعزیه میخوانید،تاکنون چه تغییراتی در تعزیه ایجاد شده است؟ فیاض:خیلی،آسمان به زمین افتاده است.آن تعزیهای که ما دیدیم نمیشود الان اجرا کرد.مثلا فیل را میآورند در تعزیه... برای چه مجلسی؟ فیاض:مجلس سلیمان،شیر زنده میآورند،حلقه را برمیداشتند و شیر همان وسط میماند.تعزیه الان از بین رفته است.وسیله نیست.من در این جلسه هنرمندان با مقام رهبری بودم که آنجا گفتم تهران 15 میلیون جمعیت دارد ولی ما یک تکیه هم نداریم.آنجا همه هنرمندان از جا مینالیدند،یکی میگفت تالار وحدت کم است،یکی میگفت ما در تئاتر شهر جایمان نمیشود،پس ما چکار کنیم که حتی یک تکیه هم نداریم... شما تکیه دولت را به یاد دارید؟ درست است که میگویند در طول سال در تکیه دولت تعزیه میخواندند؟ فیاض:بله،هر وقت تولد بود تعزیه شاد و خندهدار میخواندند و هر وقت هم عزا بود تعزیه گریهدار.در طول سال تعزیه بود.قدیم مثل حالا تلویزیون نبود.در تهران یک خیمه شببازی بود،یک سیاهبازی و یک تعزیه.همین 400-300 سال نمایش ایرانی همین بود،مثل حالا نیست که هر گوشهای یک صدایی میدهد. شما توی گروههای تعزیهخوان دورهگرد هم بودید؟ فیاض:بله زمانی که رضا شاه تعزیه را قدغن کرد،ما میرفتیم در دهات میخواندیم. چرا رضا شاه تعزیه را قدغن کرد؟ فیاض:اول ریشه تعزیه را زد تا جلوی جمعیت را بگیرد.رو منبری هرچه هم که مداح باشد 500 نفر جمعیت دارد ولی تعزیه تا 5000 نفر یا 10000 نفر هم جمعیت دارد، آنوقت نمیشود جلوی جمعیت را گرفت،رضا شاه قدغن کرد تا جلوی تعزیه را بگیرد. تماشاگر تعزیه نسبت به جمعیت آنوقت چقدر بود؟ فیاض:هرچقدر جمعیت تهران بود همانقدر هم تماشاگر تعزیه داشتیم. در تهران دو تکیه بود که دائم تعزیه میخواندند. شما چند تا مجلس تعزیه را کامل حفظ هستید؟ فیاض:حفظ نیستم،اگر هم بودهایم حالا یادم رفته است. چند تا مجلس را به خوبی میشناسید؟ فیاض:1200 مجلس شاید هم بیشتر... در طول زندگی چند مجلس را خواندهاید؟ فیاض:70 تا 100 مجلس را خواندهام. میدانید در طول این 80-70 سال چند بار تعزیه خواندهاید؟ فیاض:من از صبح تا غروب تعزیه میخواندم.من شغلم بیست و چهار ساعته تعزیه بود.از دوره پهلوی اول تاکنون.من همهاش تعزیه میخواندم.همه هم در مورد امام حسین. تعزیهخوانهای این دوره که اکثرا از شاگردهای شما هستند کارشان چطور است؟آیا میتوانند به خوبی تعزیه را ادامه دهند؟ فیاض:نه،میتوانند اما امکانات ندارند.قدیم پولدارها برای تعزیهخوانها امکانات میگذاشتند، اما حالا امکانات نیست.مثلا ما میخواهیم جائی مثل روی حوض جلو تئاتر شهر تعزیه بخوانیم از خانه فرش میبریم و روی حوض پهن میکنیم.قدیم میکروفن نبود، میکروفن پایه تعزیه را به هم میزند. تعزیهخوان میخواهد جنگ کند پایش به سیم گیر میکند،میکروفن و بعضی ابزار امروزی برای تعزیه دست و پاگیر است.آنوقتها میکروفن نبود.5000 نفر جمعیت مینشست و صدا هم به گوش همه میرسید.الان روضهخوانها هم برای روضهخوانی در یک اتاق 4x3 میگویند حتما بلندگو بیاورید.به میکروفن عادت کردهاند و بدون آن صدایشان درنمیآید. شما به کشورهای خارجی هم رفتهاید،در امریکا،انگلیس،فرانسه و...تعزیه اجرا کردهاید،برخورد آنها با شما چطور بود؟ فیاض:"پیتربروک"در جشنواره آوینیون به من گفت تو اسمت علی باباست یعنی پیر هنر تعزیه،او گفت من علی بابای امریکا هستم و تو علی بابای ایران."ژان کلودکاریر"هم گفت:فیاض بهترین است. شما با کارگردانهای بزرگی چون "پیتربروک"،"ژان کلودکاریر"،هم صحبت شدهاید.آنها در تعزیه به دنبال چه میگشتند و چه میپرسیدند؟ فیاض:بیشتر میخواستند بدانند رفتار قدیم مردم با تعزیه چطور بوده و حالا چطور است.گفتم الان امکاناتی که من میخواهم اگر در اختیارم بگذارند،تعزیهای میسازم که سریالهای امام علی و امام حسن در مقابل آن تعزیه هیچ باشند.خیلی از این فیلمها کسلکننده است. شما به جز نسخههایی که میخوانید آیا مطالعاتی تاریخی هم داشتهاید،آیا نسخهها را با اصل تاریخ مطابقت دادهاید؟ فیاض:من الان اگر بخواهم یک مجلس غریب بخوانم حتما کتابهایش را مطالعه میکنم.من در مورد نسخهها اول مطالعه میکنم و اگر صحت داشت آنوقت میخوانم،کاری نمیکنم که کسی بیاید بعد از 80 سال به من بگوید فیاض این چه چیزی بود خواندی و بگوید ایراد دارد. در قدیم شکل آموزش دادن تعزیهخوانها چگونه بوده است؟ درست است که میگویند تعزیه به شکل موروثی از پدر به پسر میرسیده؟ فیاض:نه خیر،بسته به عشق هر آدمی است.سری که عشق ندارد، کدوی بازار است. شکل آموزش بچهخوانها چگونه بود؟ فیاض:بچهها را میآوردند در تعزیهخوانی،از بچگی میماندند و موسیقی را یاد میگرفتند.الان موسیقی توی خون تعزیهخوان است.البته فقط تعزیهخوانهای تهران. چرا تعزیهخوانهای تهرانی با موسیقی آشنا هستند و بقیه نه؟ فیاض:برای اینکه پایه و ارکانش در تهران بود.ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه در تهران از تعزیه دفاع میکردند. شکل علم موسیقی که تعزیهخوانها دارا هستند،بیشتر به صورت عادت و شنیداری است یا نه،بهطور کامل با دستگاهها آشنا هستند؟ فیاض:بچه را همینکه بگویم افشاری بخوان،توی ذهنش است، انقدر دیده و شنیده و به او گفتهاند که افشاری ملکه ذهنش شده است. این دستگاهها را خود نسخهنویسها تنظیم کردهاند یا نه معین البکاءها انتخاب میکردند؟ فیاض:نسخهنویسها خودشان نسخه را که مینوشتند،آوازش را هم روی شعر میگذاشتند.یک بار یکی گفت فیاض بیا به تو 200 تومان میدهیم اشعار را بخوان،نگو او یک آدمی را آورده بود،نشست من میخواندم و از نت آواز من ار مینوشت،بعد رفتند آن ترانه پنجرهها پنجرهها را خواندند. شما خودتان نوازندگی تعزیه هم میکردید؟ فیاض:بله من شیپور و ساکسیفون،طبل،قرهنی همه را بلدم. یک معین البکاء باید همه چیز را بلد باشد. اگر تعدادی شاگرد به شما بدهند که تربیت کنید،اینکار را انجام میدهید؟ فیاض:الان هم یک عده تعزیهخوان درست کردهام.همه را آموزش دادهام.و الان بچهخوانی میکنند. یک موافقخوان خوب کیست؟ فیاض:کسی که صدای خوبی داشته باشد.سینهاش منعطف باشد و بتواند موسیقی را کم و زیاد کند، بیخود چهچهه نزند.وقتشناسی، سوارکاری،راه رفتن،خنده گرفتن، گریه گرفتن،گریز زدن به موقع... میشود گریز زدن را تعریف کنید؟ فیاض:در تعزیه یک جاهایی باید شعرها را تلطیف کرد.آواز غمگین خواند،مثلا سهگاه،ابو عطا،...برای اینکه مردم گریه کنند.یعنی از قصه جدا شوند و شروع به نوحهخوانی کنند... اینجاها مشخص است؟ فیاض:بله،مثلا در تعزیه عاشورا قبل از کشته شدن امام حسین،نوحه میخوانند،تا مردم گریه کنند. آیا این گریززدنها باعث نشده است بعضی از تعزیهخوانها اشعاری از حافظ و مولوی را واردتعزیه کنند و بعضا طول مجالس زیاد شود؟ فیاض:کسانی که این کارها را میکنند سرپرست ندارند.8-7 نفر دور هم جمع میشوند.گروهی درست میکنند و یک چیزی میخوانند.که وقتی گوش میدهی میبینی از اول تا آخرش غلط است و چیزی هم نمیتوانی بگویی.توی جشنواره به من میگویند بیا داوری کن میخواهیم جایزه بدهیم.میبینی همه غلط میخوانند،همه دوستان من هستند ولی غلط میخوانند. چرا سرپرست ندارند؟سرپرست نبوده یا به حرف کسی گوش نمیدهند؟ فیاض:اینها همه"منم"دارند.هر کس چهار تا قمه دارد،و یک طبل و شیپور برای خودش رئیس میشود. به ارشاد هم که میگویند آقا فلا جا تعزیه است،داور نمیفرستد آنها را بازرسی کند. از این مشکلات من فکر میکنم تعزیهخوانها الان ایمانشان را از دست دادهاند و پول برایشان مهمتر از ایمان است... فیاض:درست است الان تعزیهخوانها دور ور پول زیاد میگردند... شما فکر میکنید یکی از دلائلی که جوانها کمتر از مجالس تعزیه استقبال میکنند چیست؟ فیاض:تا دولت دست روی تعزیه نگذارد و سر و سامانش ندهد، درست نمیشود. از زمانی که دولت مقداری هزینه گذاشته بدتر نشده است؟ فیاض:نظم ندارد...هر کس از اداره بازنشست شد میآید میشود تعزیهخوان...هیچ ارگانی هم نیست که اینها را تفکیک کند. این برنامه"آئین تعزیهخوانی جوان"تا چه حد میتواند در رشد و تداوم تعزیه مؤثر باشد؟ فیاض:اینها ابید بیایند بخوانند و آزمایششان را پس بدهند.باید ببینم چه چیز دارند و چه چیز بلدند...باید سروسامان داد و سروسامان خرج دارد...خرج رفتوآمد،همینجوری نمیشود چیزی را درست کرد. از بچههای تئاتر کسانی که از تعزیه و تعزیهخوانی استفاده میکنند،چه کسانی مناسبتر عمل کردهاند؟ فیاض:من با اینها چندان رابطه ندارم،باید آزمایش کرد ببینیم چی از آب درمیآیند. شما فکر میکنید تعزیه را به همان شکل قدیمیاش باید خواند یا لازم است عوض شود؟ فیاض:من همیشه این حرف را گفتهام،تعزیه را نمیشود عوض کرد.تعزیه مال 300 سال پیش است. نمیشود توی آن دست برد.تعزیه که مثل تئاتر نیست.نمیشود مثلا شمر را با دوچرخه یا ماشین آورد. آنهایی که میگویند تعزیه مثل تئاتر است،اشتباه کردهاند،آنها چیزی سرشان نمیشود.من افتخار میکنم که تا حالا یک تعزیهخوان هم نرفته سیاه شود ولی سیاهایی را دیدهام که آمدهاند تعزیهخوان شدهاند. مثلا کدام سیاه تعزیهخوان شده است؟ فیاض:سید مرتضی عربزاده... شما تئاتر را دوست دارید؟ فیاض:بله من تئاتر را دوست دارم ولی نباید با تعزیه اشتباه گرفته شود.اینها باهم متفاوت است.الان من میتوانم از 100 تئاتر نام ببرم که از تعزیه الهام گرفتهاند،ولی یک تعزیه نمیتوانید به من نشان دهید که از تئاتر الهام گرفته باشد.من وسایل قدیمی زیادی دارم که به درد تئاتر میخورد،اما نمیدهم چون کار آنها برای امام حسین نیست. اگر یک تئاتری در مورد امام حسین و ائمه اطهار بود آنوقت ابزار میدهید؟ فیاض:بله از موافقخوان خوب گفتید از مخالفخوان خوب هم بگوئید؟ فیاض:مخالفخوان باید هیکلش مناسب باشد و ضمنا تئاتری هم بازی نکند. زنپوشها چی؟ فیاض:زنپوشها،امامخوان، شهادت خوان و...همه موافق خوانند فقط لباسشان فرق میکند. کسانی که کار تئاتر میکنند،اول که وارد صحنه میشوند کمی میترسند و خجالت میکشند ولی تعزیهخوانها از بچگی راحت هستند دلیل این چیست؟ فیاض:چون تعزیه درش باز است ولی در تئاتر دست و پایشان بسته است،به آنها میگویند اینجا برو آنجا نرو،این دیالوگ را بگو،آن دیالوگ را نگو،تعزیه خیلی سخت است ولی بچهها در آن آزاد هستند. شما الان به عنوان یکی ازجامعهداران تعزیه هم معروفید این اسباب را چگونه جمع کردهاید؟ فیاض:این اسبابها را من در طول 80 سال با عشقی که در سرم افتاد جمع کردم.بعضی را حتی کسی نمیداند برای چه نسخهای باید استفاده کرد ولی من میدانم. اسباب چند مجلس را دارید؟ فیاض:200 یا 300 مجلس،تکیه دولت اسباب 1000 مجلس را داشت. من اژدهایی درست کردم برای مجلس امیر المؤمنین که برای مجلس امام صادق هم مناسب است.یک الاغ گرفتم دادم خشکش کردند برای تعزیه هابیل و قابیل. هابیل و قابیل جزو تعزیههای غریب است؟ فیاض:بله. چند دفعه خواندهاید؟ فیاض:خیلی.یکبار هم جابر عناصری مرا دعوت کرد توی دانشگاه خواندم. شما همه عمرتان را تعزیه خواندهاید از چه چیز بیش از همه ناراضی بودهاید؟ فیاض:از وضع فعلی ناراضی هستم.این همه زحمت کشیدهام قدر نمیدانند."آواز خر و نغمه داود"برایشان یکی است.اگر امکاناتی را که من میخواهم در اختیارم بگذارند. صحنههایی را پیاده میکنم و تعزیههایی میخوانم که دور تئاتریها یک نفر جمع نشود. مردم ما هنر دوست هستند، سعدی افشار را میبینند و باز هم میخواهندش.مردم هنر دوستند،من بیست سال است توی ارشاد هستم ولی از سال اول جشنواره فجر تا حالا کو؟هیچ کاری نکردهاند...چرا؟ چون همه آنها مطرب هستند،یکی از آنها امام حسینی نیست. در پایان دستوراتی را که لازم میدانید به تعزیهخوانها بدهید بگوئید؟یک مجلس خوب چه چیزهایی باید داشته باشد؟ فیاض:سه چیز اگر خوب باشد تعزیه خوب میشود.اول هوای خوب،دوم جا و مکان خوب،سوم مستمع خوب. تعزیهخوان نباید در مجلس با دیگران صحبت کند،سیگار بکشد،با لباس حرفزدن با دیگران اصلا درست نیست،مخالفخوان با موافقخوان نباید حرب بزند مردم تعجب میکنند اگر شمر با زینب حرف بزند. *** هر تعزیهخوان باید ده چیز را بداند: اول:صدای خوب،موقع خواندن بلند خواندن و به موقع چهچههزدن. دوم: سواد،اگر هم نداشت غلط نخواند، سئوال کند از کسی که بهتر میداند. سوم:دانستن تعزیه،یعنی دانستن موسیقی کم یا زیاد. چهارم:لباس پوشیدن،اول اینکه هیکل و قیافه متناسب با شخصیت باشد و بداند که چه شخصی و چه لباسی باید بپوشد. پنجم:راه رفتن،دور زدن،ایستادن و نشستن براساس اصول و قواعد. ششم:جنگ کردن و سواری کردن بداند. هفتم:آداب سنگین بودن و نسخهدانی بداند. هشتم:خنده گرفتن و گریه گرفتن به جا.بداند در مجلسها چه موقع باید خنده بگیرد و چه موقع گریه. نهم:وقت شناختن.یعنی مجلس را چگونه بخواند که شیرین درآید. دهم:پول گرفتن از بانی و انعام باید با تخصص فن باشد،تعزیهخوان نباید گدابازی درآورد. منبع:یاران تعزیه نظرات شما عزیزان: نوع مطلب : برچسب ها : موضوعات
محبوبترین مطالب
تبادل لینک هوشمند پیوندهای روزانه
پيوندها
صفحات جانبی آمار سایت
امکانات جانبی |
. |
. | . |